VGA (کارت گرافیک) :كارت های گرافیک اطلاعات دیجیتال تولید شده توسط كامپیوتر را اخذ و آنها را
بگونه ای تبدیل می نمایند كه برای انسان قابل مشاهده باشند. در اغلب
كامپیوترها ، كارت های گرافیك اطلاعات دیجیتال را برای نمایش توسط نمایشگر ،
به اطلاعات آنالوگ تبدیل می كنند. در كامپیوترهایLaptop اطلاعات، همچنان
دیجیتال باقی خواهند ماند زیرا این كامپیوترها اطلاعات را بصورت دیجیتال
نمایش می دهند.چند تصویر از کارتهای گرافیک.
كارت
گرافيك
شما به اندازه صفحه نمايش شما مهم است و بيشتر مواقع ناديده گرفته مي شود
در طول
سالهاي 1999 تا كنون كيفيت كلي كارتهاي گرافيكي ارتقا يافته است قبل از آن
توليدات
كم قابليتي در بازار بود اين مقاله را دنبال كنيد تا در مورد كارتهاي
گرافيك
كامپيوتر خود بيشتر بدانيد يك كارت گرافيك اصولاً يك رابط يا يك كارت قابل
تعويض يا
قابل توسعه در كامپيوتر شما است بنابراين مي تواند با يك كارت ديگر جايگزين
شود (
مادر برد بايد داراي اسلات AGP باشد ) كارت
گرافيك
همچنين مي تواند به صورت
onboard باشد كه در كامپيوترهاي
شخصي lap top يا مادربردهاي عمومي تر استفاده مي
شود كه
قابل تعويض نيستند. بنده يك دليل روشن براي يك كارت گرافيك قابل تعويض در
كامپيوتر
خود دارم هر چند يك مادربرد مدرن مي تواند داراي يك چيپ ست گرافيكي عالي
باشد شما
فقط بايد بدانيد كدام يك!
بدون
توجه به اينكه آيا كارت گرافيكي
onboard يا قابل تعويض است رابط گرافيكي از سه
قسمت
تشكيل شده است:
- يك
چيپ ست گرافيكي با ماركهاي معتبر
( ATI , Matrox , Nivadia , S3 , Intel نامهاي
شناخته
شده در زمينه هستند ) چيپ ست گرافيكي سيگنلهايي را كه مانيتور بايد از يك
تصوير
دريافت كند مي سازد.
- انواعي
از RAM
( كه انواع معمول آنها
مانند:
EDO , SGRAM يا VRAM هستند)
حافظه RAM براي اينكه
بتواند تصوير كامل صفحه نمايش را در هر لحظه بخاطر بياورد لازم است. كارت
گرافيك
ممكن است از حافظه اصلي مادر برد استفاده كند.
- يك
RAMDAC
چيپي كه سيگنالهاي ديجيتال را به آنالوگ تبديل مي كند اگر شما از
مانيتورههاي
FLAT PANEL ديجيتال استفاده مي كنيد احتياجي
به تابع
RAMDAC نداريد
كارت گرافيكي CPU
را پشتيباني مي كند:
كارت
گرافيك يك تابع پشتيباني براي
CPU دارد و آن پروسسوري مانند CPU
است. اگر چه اين پروسسور اختصاصاً براي كنترل تصوير
صفحه
نمايش ساخته شده است.

شما
مي توانيد كامپيوتري بسازيد كه چيپ
كنترل گرافيكي را نداشته باشد و وظيفه آن را به عهده CPU
بگذاريد. ولي CPU دائماً اشغال خواهد شد و نرم
افزاري را
اجرا مي كند كه بايد تصوير مانيتور را توليد كند.
رم در كارت
گرافيك :
كارتهاي
گرافيك معمولاً مقدار معيني
RAM دارند كه به آن فريم بافر هم گفته مي شود
امروزه
كارتهاي گرافيك مقدار زيادي رم دارند اما قبل از آن مهم است كه بدانيم:
- چه
ميزان RAM
؟ اين براي عمق رنگ در رزولوشن بالا اهميت دارد.
- چه
نوع RAM ?
اين براي سرعت بالا لازم است
رم
گرافيكي براي نگهداري تصوير بزرگ
مانيتور در حافظه لازم است. CPU اطلاعاتش را به
كارت
گرافيك مي فرستد. پروسسور كارت گرافيك يك تصوير براي مانيتور مي سازد و آن
را در
RAM گرافيك ذخيره مي كند. اين تصوير يك bitmap
بزرگ است. براي update مداوم
تصوير
مانيتور استباده مي شود
مقدار RAM:
كارت
گرافيكهاي قديمي تر معمولاً داراي
1و 2و4 مگابايت حافظه يا بيشتر بودند. واقعاً چقدر حافظه لازم است؟ حداقل
احتياج
ميزان رزولوشني است كه روي مانيتورتان مي خواهيد. براي يك استفاده دو بعدي
معمولي
رنگهاي 16 بيت كافي است. اجازه بدهيد نگاهي به ميزان RAM
لازم براي رزولوشنهاي مختلف بيندازيم:
|
Resolution |
Bit map size with 16 bit colors |
Necessary RAM on the video card |
|
640 x 480 |
614,400 bytes |
1 MB |
|
800 x 600 |
960,000 bytes |
1.5 MB |
|
1024 x 768 |
1,572,864 bytes |
2 MB |
|
1152 x 864 |
1,990,656 bytes |
2.5 MB |
|
1280 x 1024 |
2,621,440 bytes |
3 MB |
|
1600 x 1200 |
3,840,000 bytes |
4 MB |
توجه
داشته باشيد كه 100 درصد
RAM گرافيكي براي ذخيره Bitmap
استفاده نمي شود
بنابراين يك مگا بايت براي نشان دادن يك تصوير 800 در
600 با
عمق رنگهاي ( تعداد رنگ ) 16 بيت كافي نيست. همانطور كه در محاسبات بالا
اين نشان
داده شده است بنابراين اگر شما رم گرافيكي بالاتري از ميزان متناظر با
رزولوشن مورد
نظر ( در جدول بالا ) داشته باشيد افزايش سرعت را مشاهده خواهيد كرد مثلاً
اگر از
يك رم گرافيكي 4 مگابايت به جاي 2 مگابايت براي رزولوشن 800 در 600 استفاده
كنيد
افزايش سرعت را حس خواهيد كرد در اين حالت اطلاعات مي توانند به طور همزمان
از روي
رم خوانده شوند و روي آن نوشته شوند كه براي هر كدام از cell
هاي متفاوت رم گرافيكي استفاده مي شود.
استفادهاي سه بعدي:
براي
پاسخ به تقاضاي زيادي كه براي
كيفيت بالاي تصوير سه بعدي وجود داشت كارتهاي گرافيكي با رم گرافيكي 16 و
32 مگابايت وارد
بازار شدند و آنها از اينترفيس ( اسلات ) AGP
براي پهناي باند بيشتر دسترسي به حافظه اصلي استفاده
كردند.
VRAM:
به
طور خلاصه همه انواع رمهاي معمول مي
توانند در كارتهاي گرافيكي استفاده شوند. اكثر كارتهاي گرافيكي از انواع
خيلي سريع
رمهاي معمولي استفاده مي كنند بعضي كارتهاي
حرفه اي ( مانند Maxtor
Millennium 2 ) در گذشته از چيپ هاي اختصاصي VRAM
يا Video Ram) استفاده مي
كردند. اين
يك نوع رم بود كه فقط روي كارتهي گرافيكي استفاده مي شد در اصل يك VRAM
از دو سلول رم معمولي ساخته شده است كه به يكديگر متصل
شده اند.
بنابراين شما از رم دو برابر استفاده مي كنيد. همچنين قيمت VRAM
دو برابر انواع ديگر است. ويژگي برتر سلول دوتايي اين
است كه به
Video processor اجازه مي دهد كه به طور همزمان
كه اطلاعات قديمي را مي خواند اطلاعات جديد را در همان آدرس بنويسد.
بنابراين VRAMدو دروازه دارد كه مي تواند در يك
زمان
فعال شود و به طور چشمگيري سريعتر كار مي كند.
UMA و DVMT:
در
مادر برد هاي قديمي تر كنترلر
گرافيكي به صورت on board بود. از SMBA
كه مخفف ( Shared Memory Buffer
Architecture
) يا UMA كه مخفف ( Unified Memory
Architecture
) مي باشند قسمتي از رم سيستم كه براي استفاده به عنوان
رم
گرافيكي اختصاص يافته و استفاده مي شد اما اشتراك گذاشتن حافظه خيلي كند
بود و
استانداردهاي آن جالب توجه عموم نبود. يك ويرايش جديد از اين نوع در اينتل
ساخته شد
كه چيپ ست 810 نام داشت و بهتر از آن 815 بود. كه كنترل گرافيكي را در خود
داشت و
قسمتي از رم سيستم را به عنوان رم گرافيكي استفاده مي كرد اين سيستم به نام
D.V.M.T كه مخفف (Dynamic Video Memory
Tecbology
) بود، شناخته شد.
RAMDAC:
همه
كارتهاي
گرافيكي قديمي يك چيپ
RAMDAC داشتند كه سيگنالها را از ديجيتال به
آنالوگ
تبديل مي كرد. مانيتورهاي CRT با سيگنال آنالوگ
كار مي
كنند كامپيوتر شما با اطلاعات ديجيتال ( صفر و يك ) كه به رابط گرافيكي
فرستاده مي
شود كار مي كند قبل از اينكه اين سيگنالها براي مانيتور فرستاده شوند بايد
تبديل به
آنالوگ شوند كه اين عمل در خروجي كارت بوسيله RAMDAC
انجام مي گيرد.

توصيه
ما براي يك RAMDAC
خوب به قرار زير است:
- يك
چيپ خارجي كه داخل چيپ VGA
نباشد.
- clock speed برابر 250-360 مگا هرتز
انتقال حجم
سنگين اطلاعات:
در
گذشته كارتهاي گرافيكي بودند كه flat
بودند اين كارتها هوشمند نبودند. آنها اطلاعات و
سيگنالها را از
CPU دريافت مي كردند و آنها را به مانيتور
انتقال مي
داند و كار ديگري انجام نمي دادند. CPU بايد همه
محاسبات
لازم را براي خلق تصوير مانيتور انجام مي داد.
با
توجه به اينكه هر تصوير صفحه نمايش
يك Bitmap بزرگ بود CPU بايد
مقدار زيادي اطلاعات را براي هر تصوير جديد از RAM به
كارت گرافيك انتقال مي داد.
به
زودي اينترفيسهاي گرافيكي مانند
ويندوز محبوبيت پيدا كردند و با اين كارتها كامپيوترهاي شخصي بسيار كند
بودند
زمانيكه CPU انرژي زيادي براي توليد تصوير صفحه
نمايش
بكار مي برد اين طبيعي بود. ميتوان حجم اطلاعات لازم را محاسبه كرد يك
تصوير با
رزولوشن 1024 در 768 با عمق رنگ 16 بيت يك Bitmap با حجم
1.5 مگابايت است كه به صورت زير محاسبه ميشود:
1024x768x2
byte
با هر تعويض
تصوير ( با فركانس مثلاً 75 هرتز در هر ثانيه 75 تصوير خواهيم داشت )
احتياج به
انتقال 1.5 مگا بايت تصوير هست و اين انرژي كامپيوتر را هدر ميدهد به خصوص
زمانيكه
در حال اجراي يك بازي ( game ) هستيد ولي در
كارتهاي
گرافيك امروزي اين محاسبات در كارت گرافيك انجام مي شود.

(پردازنده) CPU Central Processing Unit :
یکی
از مهمترین اجزا داخلی کیس میباشد . سی پی یو ها به طور کل توسط دو شرکت
تولید میشود.(Intel,AMD) کلیه عملیات پردازش محاسبه و منطق توسط CPU انجام
میشود .
استلاحات رایج و شناخت آنها در مورد پردازنده ها
( FSB ( Front Side Bus :
گذرگاه جلويي ، كه گذرگاه داده بين CPU و Ram است
. و براي تبادل داده با ساير قطعات متصل به مادردبرد بكار مي رود . همچنين
System Bus يا Memory Bus يا CPU Bus Speed يا External CPU Speed گفته
مي شود . بوسيله اين گذرگاه پردازنده به پل شمالي ( North Side Bridge )
متصل مي شه ؛ كه در واقع اين بخش در بر دارنده گذرگاه حافظه ، گذركاه PCI و
گذرگاه AGP است . بطور كلي FSB بيشتر ، به معني سرعت پردازش بالاتر و
كامپيوتري سريعتر است . در واقع اين گذرگاه شامل مجموعه اي از سيمها و
مدارات است كه وظيفه نقل و انتقال اطلاعات رو به داخل و خارج پردازنده
بعهده داره. مثل يك بزرگراه كه هر چه عريض تر باشه ، عبور داده ها روانتر
شده و انتقال بيشتر ي صورت مي گيره و مقدار داده بيشتري از حافظه به
پردازنده منتقل مي شه بنابراين پردازنده با توجه به سرعت داخلي بسيار بالاي
خود بهتر مي تونه با داده ها و فرامين كار كنه . سرعت گذرگاه داده ها در
داخل پردازنده معمولا خيلي سريعتر از گذرگاه داده ها در خارج پردازنده است .
به همين خاطر براي جلوگيري از اتلاف وقت پردازنده ، يك جريان پيوسته از
داده ها بايد به پردازنده برسد تا سرعت كم گذرگاه روي مادربرد جبران بشه ، و
بدين منظور از حافظه سريع Cache استفاده مي شه .
بعنوان مثال Pentium 4 داراي FSB 400 Mhz است ، اما در واقع داراي باس 100
مگاهرتزي است كه چهار بار عمل ارسال انجام مي شه ( Quad كار مي كنه ) .
بعبارت ديگر در هر چرخه ساعت ( Clock Cycle ) داده دو بار ارسال مي شه ؛
يكي در لبه بالارونده كلاك و يكي در لبه پايين رونده كلاك ( مانند حافظه
هاي DDR ) و در هر مرتبه نيز دو بايت داده ارسال مي شه ، كه در مجموع باعث
مي شه FSB 100 مگاهرتزي 4 برابر سريعتر بشه .
Multiplier :
فركانس CPU از ضرب FSB در Multiplier بدست مي آيد . بعنوان
مثال يك پردازنده با فركانس 550 مگا هرتز كه باس 100 مگاهرتزي داره ، ضريب
كلاكش بايد 5.5 باشه . بنابراين CPU بايد 5.5 بار مقدار فركانس FSB رو اجرا
كنه ، كه برابر مي شه با 550 مگا هرتز : 100MHz x 5.5 = 550 MHz
باس CPU هاي Duron :
AMD ها داراي باس 100 بودن ، كه با توجه به Dual كار
كردن ، روي باس 200 كار مي كردن . Athlon ها داراي باس 100 و 133 بودن كه
با توجه به Dual كار كردن ، روي باس 200 و 266 كار مي كرد ن .Athlon XP ها
نيز به همين ترتيب روي باس 266 و 333 و 400 كار مي كردن . Sempron ها به
غير از 3.1 همگي داراي باس 333 هستن ( تمامي اين CPU ها روي سوكت A يا سوكت
462 قرار داشتن ) . Sempron 3.1 , Athlon 64 , Athlon 64 FX با استفاده از
HTT تكنولوژي هايپر ترنسپورت ( Hyper Transport Technology ) براي سوكت
939 تا 2000 مگا هرتز و براي سوكت 754 تا 1600 مگاهرتز مي تونن با حافظه
تبادل داده داشته باشن
باس CPU هاي Celeron
: Intel ها داراي باس 100 و Celeorn D داراي باس 133
هستن كه با توجه به Quad كار كردن CPU هاي Intel به ترتيب روي باس 400 و
533 كار مي كنن . Pentium 4 هاي اوليه هم داراي باسهاي 400 و 533 بودند . (
اين سري روي سوكت هاي 478 و 423 قرار داشتن ) Pentium 4 Processor
Supporting HT Technology داراي باس 200 هستن كه با توجه به Quad كار كردن
CPU هاي Intel روي باس 800 كار مي كنن . ( اين سري روي سوكت هاي 478 و 775
قرار دارن ) Pentium 4 Processor Extreme Edition روي باس 800 كار مي كنن و
فقط يك مدل از اين سري كه فركانس 3.46 گيگا هرتزي داره ، روي باس 1066 كار
ميكنه ( اين سري هم مثل سري قبل روي سوكت هاي 478 و 775 قرار دارن )
Backside Bus :
در مقابل FSB گذرگاه ديگري به اين نام وجود دارد كه رابط
بين CPU و حافظه نهان سطح دوم ( L2 Cache Memory ) مي باشد . و طبعا سرعت
اين گذرگاه از FSB بيشتر است .
Cache Memory :
يا حافظه نهان ، يك حافظه بسيار سريع از نوع استاتيك است كه
داخل خود پردازنده قرار دارد . بدليل اينكه بسياري از عمليات كامپيوتر
تكراري و قابل پيش بيني است و تراشه هاي سيليكان بسيار سريعتر از درايو هاي
ديسك مكانيكي مي باشند ، سرعت دسترسي به اطلاعات با قرار گرفتن در اين بخش
، بسيار سريعتر مي شه . اطلاعات بصورت اطلاعات برنامه ، آدرس هاي حافظه يا
داده مي باشند . اين حافظه بين CPU و Ram قرار مي گيرد . حافظه نهان با
استفاده از الگوريتمهاي پيچيده خود ، پيش بيني مي كند كه پردازنده در مراحل
بعدي پردازش به چه اطلاعاتي نياز خواهد داشت و نتيجه رو درون خودش ذخيره
مي كنه . زمانيكه پردازنده نياز به داده اي پيدا مي كنه ابتدا Cache رو چك
مي كنه ، اگه در اون موجود باشه از داخلش مي خونه ، بدين ترتيب چون
پردازنده بيتهاي اطلاعاتي را از فضاي داخل خود بدست مي آورد ، خيلي سريعتر
عمل مي كند . ( تا اينكه اين اطلاعات را از درون حافظه اصلي سيستم بيرون
بكشد ) اما اگه داخل Cache نباشه ، پردازنده به حال انتظار مي ره تا داده
مورد نظر از حافظه اصلي به Cache برسه و از اونجا نيز در اختيار پردازنده
قرار بگيره . بنابر اين هر چه حافظه نهان بزرگتر باشه ، كارايي نيز بيشتر
است .


H.D.D Hard Disk Drive
هارد ديسک در سال 1950
اختراع گرديد. هارد ديسک هاي اوليه شامل ديسک هاي بزرگ با قطر 20 اينچ (
50/8 سانتيمتر) بوده و توان ذخيره سازي چندين مگابايت
بيشتر را نداشتند. به اين نوع ديسک ها در ابتدا " ديسک ثابت " مي گفتند.
در ادامه به منظور تمايز آنها با فلاپي ديسک ها
از واژه " هارد ديسک " استفاده گرديد. هارد ديسک ها داراي يک Platter (
صفحه ) به منظور نگهداري محيط مغناطيسي مي باشند. عملکرد يک هارد ديسک
مشابه يک نوار کاست بوده و از يک روش يکسان براي ضبط مغناطيسي استفاده مي
نمايند. هارد ديسک ونوار کاست از امکانات ذخيره سازي مغناطيسي يکساني نيز
استفاده مي نمايند.در چنين مواردي مي توان بسادگي اطلاعاتي را حذف و يا
مجددا" بازنويسي کرد. اطلاعات ذخيره شده بر روي هر يک از رسانه هاي فوق ،
ساليان سال باقي خواهند ماند. عليرغم وجود شباهت هاي موجود ، رسانه هاي
فوق در مواردي نيز با يکديگر متفاوت مي باشند:
-
لايه مغناطيسي بر روي يک نوار کاست بر روي يک سطح
پلاستيکي نازک توزيع مي گردد. در هارد ديسک لايه مغناطيسي بر روي يک ديسک
شيشه اي ويا يک آلومينيوم اشباح شده قرار خواهد گرفت . در ادامه سطح آنها
بخوبي صيقل داده مي شود.
-
در نوار کاست براي استفاده از هر يک از آيتم هاي
ذخيره شده مي بايست بصورت ترتيبي ( سرعت معمولي و يا سرعت بالا) در محل
مورد نظر مستقر تا امکان بازيابي ( شنيدن ) آيتم دلخواه فراهم گردد. در
رابطه با هارد ديسک ها مي توان بسرعت در هر نقظه دلخواه مستفر و اقدام به
بازيابي ( خواندن و يا نوشتن ) اطلاعات مورد نظر کرد.
-
در يک نوار کاست ، هد مربوط به خواندن / نوشتن مي
بايست سطح نوار را مستقيما" لمس نمايد. در هارد ديسک هد خواندن و نوشتن در
روي ديسک به پرواز در مي آيد! ( هرگز آن را لمس نخواهد کرد )
-
نوار کاست موجود در ضبط صوت در هر ثانيه 2 اينچ (
5/08 سانتيمتر ) جابجا مي گردد. گرداننده هارد ديسک مي تواند هد مربوط به
هارد ديسک را در هر ثانيه 3000 اينچ به چرخش در آورد .
يک هارد ديسک پيشرفته قادر
به ذخيره سازي حجم بسيار بالائي از اطلاعات در فضائي اندک و بازيابي
اطلاعات با سرعت بسيار بالا است . اطلاعات ذخيره شده برروي هارد ديسک در
قالب مجموعه اي از فايل ها ذخيره مي گردند. فايل نامي ديگر براي مجموعه اي
از بايت ها است که بنوعي در آنها اطلاعاتي مرتبط به هم ذخيره شده است .
زمانيکه برنامه اي اجراء و در خواست فايلي را داشته باشد، هارد ديسک
اطلاعات را بازيابي و آنها براي استفاده پردازنده
ارسال خواهد کرد.
براي اندازه گيري کارآئي يک هارد ديسک از دو روش
عمده استفاده مي گردد:
-
ميزان داده (Data
rate) . تعداد بايت هائي ارسالي در هر ثانيه براي
پردازنده است . اندازه فوق بين 5 تا 40 مگابايت در هر ثانيه است .
-
زمان جتسجو (Seek
Time) . مدت زمان بين درخواست يک فايل توسط پردازنده تا
ارسال اولين بايت فايل مورد نظربراي پردازنده را مي گويند.
کالبد شکافي هارد ديسک
بهترين روش
شناخت نحوه عملکرد هارد ديسک کالبد شکافي آن است .شکل زير يک هارد ديسک را
نشان مي دهد.

يک پوسته ( قاب ) آلومينيومي
که کنترل کننده هارد ديسک در درون آن ( يک سمت ديگر ) قرار دارد. کنترل
کننده فوق مکانيزمهاي خواندن ، نوشتن و موتوري که باعث چرخش صفحات هارد
ديسک مي شود را کنترل مي نمايد.

در نزديکي برد کنترل کننده کانکتورهاي مربوط به
موتوري که باعث چرخش صفحات هارد مي شود قرار دارد.

در صورتيکه روکش مربوطه را از روي درايو برداريم با
وضعيتی مشابه شکل زير برخورد خواهيم کرد.

در تصوير فوق موارد زير مشاهده می گردد:
-
Platters ( صفحات )
اين صفحات می توانند با سرعت 3600 تا 7200 دور در دقيقه چرخش نمايند.
-
بازوئی که هد خواندن و
نوشتن را نگاه داشته است . اين بازو با سرعتی معادل 50 بار در
ثانيه قادر به حرکت در طول هر يک از صفحات است ( حرکت شعاعی )
به منظور افزايش ظرفيت هارد ديسک می توان تعدادی از
صفحات را استفاده کرد . شکل زير هارد ديسکی با سه صفحه و شش هد خواندن /
نوشتن را نشان می دهد.


مکانيزمی که باعث حرکت بازوها بر روی هارد ديسک می
گردد ، سرعت و دقت را تضمين می نمايد.در اين راستا از يک موتور خطی با
سرعت بالا استفاده می گردد.

ذخيره سازی داده ها
اطلاعات بر روی سطح هر يک از صفحات هارد ديسک
در مجموعه هائی با نام سکتور و شيار ذخيره می گردد. شيارها
دوايرمتحدالمرکزی می باشند ( نواحی زرد) که بر روی هر يک از آنها تعداد
محدودی سکتور(نواحی آبی ) با ظرفيت بين 256 ، 512 بايت ايجاد می گردد.
سکتورهای فوق در ادامه و همزمان با آغاز فعاليت سيستم عامل در
واحد های ديگر با نام " کلاستر " سازماندهی می گردند. زمانيکه يک درايو
تحت عملياتی با نام Low level format قرار می گيرد، شيارها و سکتورها ايجاد
می گردند. درادامه و زمانيکه درايو High level format گرديد، با توجه به
نوع سيستم عامل و سياست های راهبردی مربوطه ساختارهائی نظير : جدول اختصاص
فايل ها، جدول آدرس دهی فايل ها و... ايجاد، تا بستر مناسب برای
استقرار فايل های اطلاعاتی فراهم گردد.


Power
پاور یکی از مهمتری اجزا کامپیوتر میباشد که توسط سرکتهای زیادی تولید میشود.
یکی
از بهترین مارکهای معتبر پاور گرین(green) می باشد. وظیفه اصلی پاور
تقسیم بندی انرژی برق به تمامی قطعات کامپیوتر می باشد . پاور برای هر قطعه
داخلی کیس دو خروجی 5v و 12v تعیین میکند.

